دیدگاه راسل دربارۀ استقرا
نویسندگان
چکیده
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند. از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چارۀ کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازۀ کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود. به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعۀ پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.
منابع مشابه
دیدگاه نسفی دربارۀ سلوک عرفانی
سیر و سلوک را میتوان مهمترین رکن عرفان و وجه ممیزۀ آن از دیگر نظامهای معرفتی دانست. بر این اساس این موضوع همواره در کانون توجه اهل عرفان و تصوف قرار داشته است و به همین دلیل بخش معظمی از متون عرفانی به تبیین چگونگی سیر و سلوک اختصاص یافته است. وجود طرحهای متنوع و متعدد در باب مراحل و منازل سلوک نشاندهندۀ وجود سنتها، مشربها، نظامهای تربیتی و تجارب عرفانی گوناگون در عرفان اسلامی است بنابراین بر...
متن کاملکلّی از دیدگاه راسل با تکیه بر نظریه مُثُل
این مقاله بر آن است تا سیر تحول مسئله کلیات را با تأکید بر نظریه مُثُل از دیدگاه راسل، مورد بررسی قرار دهد. همچنین سعی شده است که این مسئله در آثار متقدم و متأخر او نیز مورد ملاحظه قرار گیرد که آیا تغییری در نگرش وی به وجود آمدهاست یا نه؟ در مسئلة کلیات چند نظر وجود دارد: 1. کلیات، نام و اسامی بیش نیست 2. کلیات، وجود واقعی دارند، نظیر مُثُل افلاطونی. 3. کلیات در ضمن افراد وجود دارند ولی وجود مست...
متن کاملبررسی و نقد دیدگاه پلنتینگا دربارۀ داروینیسم
چکیده پلنتینگا در تبیین تعارض تکامل و آموزۀ خلقت، به تجزیه و تحلیل «نظریۀ تکامل» میپردازد. او نظریۀ تکامل را، که به «واقعۀ عظیم تکاملی» تعبیر میکند، متشکل از چندین نظریه میداند و در قبال بخشی از نظریۀ عظیم تکاملی که «نظریۀ تبار مشترک» است، موضع میگیرد؛ همچنین، برداشتهای الحادی را از نظریۀ تکامل ناشی از برداشت نامتناسب «طبیعتگرایانه» از نظریۀ تکامل میداند که در قبال آن، بر این نظر است که ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فلسفه علمناشر: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
ISSN 2383-0722
دوره 2
شماره 1 2012
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023